* * * * * * *
عاشق باران که باشی
عاشق باران که باشی عاشق باران که باشی
روح بیمار طبیعت را – می فهمی
در دیار خشک
در میان سایه های تیره – در زنجیر
مرگ را می بینی
گاه بی تابی
گاه می خندی...
دراظطراب شب-به دنبال آغوش امنی میگردی
تا تن نازک شب زده ات را بسپاری به تنش
تا فراموش کنی...
منتظر می مانی
بر نگاه بی کلام پنجره – چشم می دوزی
شعر می خوانی...
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |